امشب مگر به وقت نمي خواند اين خروس

شعر سعدی

امشب مگر به وقت نمي خواند اين خروس
عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس

پستان يار در خم گيسوي تابدار
چون گوي عاج در خم چوگان آبنوس

يک شب که دوست فتنه خفتست زينهار
بيدار باش تا نرود عمر بر فسوس

تا نشنوي ز مسجد آدينه بانگ صبح
يا از در سراي اتابک غريو کوس

لب بر لبي چو چشم خروس ابلهي بود
برداشتن بگفته بيهوده خروس

شاعر این شعر زیبا: سعدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *