تو خواهی آمد و آواز با تو خواهد بود
پرنده و پر و پرواز با تو خواهد بود
تو خواهی آمد و چونانکه پیش از این بودهست
کلیدِ قفلِ فلق، باز با تو خواهد بود
تو ساقیانه، اگر لب به بوسه باز کنی
شراب خلّر شیراز، با تو خواهد بود
خلاصه کرده به هر غمزهای، هزار غزل
هنر به شیوهٔ ایجاز، با تو خواهد بود
طلوع کن که چنان آفتابگردانها
مرا دو چشم نظرباز، با تو خواهد بود
«میان عاشق و معشوق، فرق بسیار است»
نیاز با من اگر، ناز، با تو خواهد بود
چه جای من؟ که برای فریب یوسف نیز
نگاه وسوسه پرداز، با تو خواهد بود
در آرزوست دلم راز اسم اعظم را
تو خواهی آمد و آن راز، با تو خواهد بود
برای دادن عمر دوبارهای به دلم
تو خواهی آمد و اعجاز با تو خواهد بود.
شاعر این شعر زیبا: حسین منزوی