من هرگز آسمان را
زیبا ندیده بودم
از اینسان
چشمِ تو آسمان را
قابی گرفته است؟
یا آنکه آسمان
آیینهدارِ چشمِ تو گشته است؟
آبی همیشه وسوسهام کرده است
حتّا
زان پیشتر که چشمی در من
شعرِ سیاهِ گویایی باشد
چشمی
طلوعِ آبیِ دریا بود
شاید همیشه هر سفرِ جست و جویِ من
انگیزهاش سراغِ تو بوده است
و آن آتش که اینهمه سال
میسوخت پشتِ مه
یک شعله از چراغِ تو بوده است
چشمت به رنگِ عشق!
روزی که رنگ لبخند نارنجی است
رنگِ ملال خاکستری
و رنگِ عشق آبی
نیلوفری که چیدهام از چشمت
چتری بزرگ شده باشد
شاید
تا عشق
در سایهاش به ناز بیاساید.
شاعر این شعر زیبا: حسین منزوی