نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد

شعر حافظ

نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد
اي بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

صوفي ما که ز ورد سحري مست شدي
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان
تا سيه روي شود هر که در او غش باشد

خط ساقي گر از اين گونه زند نقش بر آب
اي بسا رخ که به خونابه منقش باشد

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقي شيوه رندان بلاکش باشد

غم دنيي دني چند خوري باده بخور
حيف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقي مه وش باشد

شاعر این شعر زیبا: حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *