چنان خوب رويي بدان دلربايي

شعر سعدی

چنان خوب رويي بدان دلربايي
دريغت نيايد به هر کس نمايي

مرا مصلحت نيست ليکن همان به
که در پرده باشي و بيرون نيايي

وفا را به عهد تو دشمن گرفتم
چو ديدم مرا فتنه تو بيوفايي

چنين دور از خويش و بيگانه گشتم
که افتاد با تو مرا آشنايي

اگر نه اميد وصال تو بودي
ز ديده برون کردمي روشنايي

نيايد تو را هيچ غم بي دل من
کسي ديد خود عيد بي روستايي

من و غم ازين پس که دور از رخ تو
چه باشد اگر يک شبي پيشم آيي؟

شاعر این شعر زیبا: سعدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *