کدام هستی را
دل بستهای؟
آنکه در آفتاب
میبالد؟
یا آنکه در سایهٔ درونت
میپوسد؟
گلویت را میدری
تا از آوازت
رازی بسازی
و همچنان
هزار گهوارهٔ خالی را
تکان بدهی
میدانم که عشق
گزارش نیست
امّا تا نفهمم
در اختیارم نیستی
و تا در اختیارم نباشی
به تمامی دوستت نخواهم داشت
چیزی بگو
نخواه که
خاموشی و
فراموشی
قوافیِ مردهٔ شعرم باشند.
شاعر این شعر زیبا: حسین منزوی